قسمت اول:
یه موقعایی هس که حال هیچی نی
میزاری پیش بیاد جای پیش بینی

هرچی هرجوری باشه گیر میدی
و به چش نمیاد حتی داف ویترینیش

ترجیحت به خوابه جا بیدار بودن
جا دوییدن ترجیحته باشه پات رو هم
مثِ اینا نیستی که تو کافه ارومن
اصلا واست عند ضد حالِ رام بودن

منم نمیخواستم اینجوری شه ک
گاهی وقتا خوب میرونی پیست کوچیکته

اونیم که باش فاز پیاده روی داری
میاد و تو جیبات هرچی نیس بو میکشه

شایدم من سخت میگیرم
شایدم من دست با هرکی میدم اینه

تو اول ببین من چی میگم
بعد اگه حق نبود من نمیگم دیگه‌..

خواستم مثل خودم باشم همین
رومو کم کردم ا تو مرد باشم همین

همه دیدن ازم هر عکس العملی
گاهی نه آشتی میکنی نه قهرو بلدی

صدای چیکه آب میادو
دلت یه شیش هفت ماه خواب میخوادو

یه نفر که وایسته پات
ای بابا..کی میفهمه حال مارو آخه !؟


قسمت دوم (تی‌دی)

یه موقع هایی حسو حال هیچی نی
نه حال حرف زدن نه حال پیش بینی
فقط دوست داری کام وید بگیری
و حتی یه مسیر صافو پر پیچ میبینی
دلت تنگه واس یکی ا خودت
هرکیم بیاد بازم نمیشه هم خودت
از اونایی که خودتو بگیرن پره
پ مهم نی اگ روزی بپیچن دورت
فقط میمونی تا بگذره امورات
بهتر از اینه بیجا بشکنه غرورت
میگم مسئله رو کش نده تو روزات
حتی اگه ریدن تو اعصاب و تو روحت
دوباره چشاتو بستی تو لاک
کمه خرجی پولات
جای تفریح تو جات
لش کنی با اینکه میتونی وایستی رو پات
پشت ماسکی، از یه نسیمم ساختی یه کولاک آ..حال هیچی نی..

قسمت سه:
یه وقتا.. یه وقتا با همه اوکی‌ای جز خودت
نمیفهمی چطوری صبح شده
انگار هیچ آپشنی نیس حالتو خوب کنه
انگار خدا این دفعه نمیرسه خوب موقع

به هیچ کاری نمیکشه حوصلت
سینک خونه میشه پر ظرفو
جواب همه کجایی ها میشه خونه ام

اوضاع طوریه نداری حال خودت اصن
نه اونقدر خسته ببری نه اونقدر انگیزه
برای ادامه..
هر روز میگی
یه روز خوب یه روز دیگس..
درمیری از هرجا سر صداعه

مثه یه نمودار خطی رویّه
دورتو نگاه میبینی هرکی یه وری رفت
هرکدوم ا رفیقات یه حرکتی زد

اما تو هنوز ول معطلی
از نگاهای معنی دار بریدی..
هرکی هرچی میگه میگی هرچی تو میگی
اصن کشش بحث و مود اینطوری نی
کار شمام به ما میوفته طوری نی..
تا اینجاش رفت خب باقیشم میره
ما که سر شدیم بعد از این حالا هرچیه..

تا الان که هرجا راه داره رفتیمش
ولی خب یه موقع هایی مخه درگیره...

حال هیچی نی...